ارسال شده در پنج شنبه 14 / 11 / 1389برچسب:ضرب المثل,ضرب المثلهای انگلیسی,انگلیسی,English, - 16
هنوز فکر و ذکرش پول است He is still hung up on money
بدون اجازه او نمیتوانی اینجا را ترک کنی With out her say-so you cant leave here
به عنوان آخرین راه As a last resort
اطاعت از اوامر شما وظیفه من است Your wish is my command
اگر دست من بود-اگر با من بود If i had my way
زبان نداری؟زبانت را خوردی؟ ?Lost your tongue
به قولت عمل کن Keep your word
پدرم مرا زیر بال و پر خود گرفت My father took me under his wing
کار هر روزمان است It is all in a days work
به کلی غلط بود Be all wet
ما معامله کردیم و تو نمیتوانی زیرش بزنی
We made a deal and you cant weasel out of it
با این لحن با من حرف نزن Dont take that tone with me
هنگام بازی فوتبال پایم پیچ خورد I wrenched my knee playing soccer
سنگ تمام گذاشتن Go the whole hog
گرسنگی بهترین چاشنی است Hunger is the best sauce
من دعوا ندارم که شروع کنم I have no pretension to begin with
اگر نمیتوانی آنها را بزنی به آنها ملحق شو(با آنکه خصومت نتوان کرد بساز)
If you cant beat them join them
هیچ عشقی مثل اولین عشق نمیتواند باشد(نباشد یار چون یار نخستین نه هر معشوق چون معشوق پیشین) No love like the first love
هرگز نگو مرگ(هرگز ناامید نشو) Never say die
یک پرستو تابستان را نمیسازد(با یک گل بهار نمی آید)
One swallow does not make summer
سر و صدای(آبروریزی)یک شخص بدتر از نیش زدن است(زخم زبان بدتر از زخم شمشیر است)
Ones bark is worse the ones bite
شانس به ندرت دو بار در منزل را میزند(شانس یکبار در خانه ی هر کسی را میزند)
Opportunity seldom knocks twise
صبر همه درها را باز میکند(صبر و ظفر دوستان قدیمی اند) Patience opens all doors
مردمی که در خانه های شیشه ای زندگی میکنند نباید(به دیگران)سنگ پرتاب کنند
People who live in glass houses should not throw stones
نويسنده مروارید